در آستانه دومین سالگرد درگذشت قلب تپنده شعر انقلاب که «پدر شعر انقلاب» لقب گرفت خاطراتش را توسط دوستان و یارانش مرور میکنیم تا تأثیر آشکار و بی شائبه او را بر جریان شعر انقلاب بیش از گذشته درک کنیم.
شعری که سرباز را وادار به واکنش میکند
محمدرضا سنگری نویسنده و پژوهشگر ادبی که از ابتدا تا لحظه احتضار استاد سبزواری او را همراهی کرده است، خاطرهای جذاب و شیرین از این شاعر نقل میکند. خاطرهای که هم بیان آغاز رفاقت دیرینه دو یار است و هم شرح تأثیر حمید سبزواری بر جریان شعر انقلاب و حقی که او بر گردن این شعر دارد.
دکتر سنگری از خاطراتش با مرحوم سبزواری چنین میگوید: نقطه آشنایی من با مرحوم سبزواری در سال 57 و در راهپیماییها بود. زمانی که من سرودهها و اشعار را دستنویس و یا با امکانات محدود آن زمان استنسل (رونوشت) میکردم و در اختیار بقیه قرار میدادم. در همان زمان به شعری برخورد کردم که مضمون آن خطاب به افسران، فرماندهان و سربازانی بود که به سمت مردم تیراندازی میکردند، شعر این طور شروع میشد: «گوش کن ای افسر فرمانده /ای سرباز». من این شعر را در راهپیماییهای آن زمان خواندم که مردم را بسیار تحت تأثیر قرار داد، یادم هست حتی تانکهایی که در خیابان بودند و سربازان جلوی تانک ایستاده بودند و تفنگهاشان آماده شلیک بود با شنیدن این سرود، سکوت کردند، در میان سکوت تفنگ ژ3 از دست سربازی رها شد و روی تانک افتاد که صدای مهیب و عجیبی در فضا پیچید،همه سمت صدا برگشتند. من فکر نمیکردم این شعر بتواند چنین تأثیری بگذارد، آن زمان نمیدانستم این شعر از کیست چون کسانی که این شعرها را میسرودند عنوان شان را پنهان میکردند اما بعدها متوجه شدم این شعر متعلق به استاد سبزواری است. همین شعر که در قالب نیمایی هم بود، نقطه آشنایی من با ایشان بود.
بعد از پیروزی انقلاب من برای تحصیلات در مقطع دکتری به دانشگاه تهران آمدم و در دفتر تألیف کتب درسی با ایشان مواجه شدم. چهرهای صمیمی، گرم و روحیه افتاده و متواضع ایشان من را جذب خودش کرد.
استفاده مرحوم سبزواری از ظرفیت «سرود»
به گفته سنگری سرود، مردمی ترین شعری است که در جامعه زمزمه میشود و استاد سبزواری ظرفیت فوق العاده این قالب شعری را دریافته بود و به همین دلیل سرودههای انقلابیاش تأثیر زیادی در جریان انقلاب و حوادث تاریخی بعد پیروزی انقلاب اسلامی گذاشت.
این پژوهشگر با بیان اینکه استاد سبزواری در پنهان شعر انقلاب، حضور دارد، میگوید: به جرئت میشود گفت شاخص ترین چهره انقلاب در زمینه سرودههای انقلابی استاد سبزواری است . کمتر شاعری به اندازه ایشان به جبههها خدمت کرده است. او انسانی متعهد و مقید به ارزشهای انقلاب بود و باور داشت در هر موقعیتی همیشه باید از ارزشهای انقلاب دفاع کند هر چند در این راه کتک هم بخورد؛ آنها را به جان میپذیرفت. به جوانها انگیزه میداد که شعر متعهد بگویند و و از سر باور دست به خلق اثر بزنند.
سنگری در پایان در خصوص ویژگیهای سبکی شعر مرحوم سبزواری گفت: سرودههای مرحوم سبزواری سرودههایی استوار است که ترکیبی از سبک خراسانی و عراقی هستند. ایشان در قالبهای گوناگون طبع آزمایی کردند. شعر سبزواری چه به لحاظ ساختار نحوی زبان و چه مفاهیم و مضامینی که به کار بردهاند شعر برجستهای است.
شاعر فدایی انقلاب
محمد گلریز که بسیاری از سرودهای مرحوم سبزواری را خوانده و توانسته است صدای خودش و شعر سبزواری را در ذهن و یاد مردم ماندگار کند، در خصوص ویژگیهای شعری و منش مرحوم سبزواری میگوید:
اگر چه عنوان پدر شعر انقلاب را به ایشان داده اند اما به نظرم باید لقب خاصتری به این شاعر تعلق میگرفت.
او میگوید: خدمتی که سبزواری به انقلاب کرد هیچ شاعری نتوانست انجام دهد. او شهامت عجیبی داشت که علیه رژیم طاغوت آنچنان بی مهابا شعر بگوید، البته در آن زمان شاعران دیگر هم بودند که فعالیت میکردند اما وقتی آن شاعران جرئت و صلابت استاد سبزواری را میدیدند با قدرتی دوچندان در مسیر مبارزه و سرودن شعر حرکت میکردند. به این صورت سبزواری هم بر شعر انقلاب تأثیر گذاشت و هم بر شاعران زمانه خودش.
این خواننده میگوید: دفاع از انقلاب در هر شرایطی ویژگی اخلاقی و حتی شعری مرحوم سبزواری بود. او خودش را فدایی انقلاب میدانست. من با او زندگی کردم و میدیدم از همه چیز خودش برای انقلاب میگذشت. البته در راه انقلاب خیلی ایشان را رنجانیدند . از دوست و دشمن به ایشان کنایه زده میشد و در عین صداقتش نامهربانی میدید اما کارش را ادامه میداد و به جرئت میگویم استاد حمید سبزواری یکی از کسانی بود که سهم بسزایی در پیشبرد انقلاب و انگیزه دادن به مردم داشت. او در میان مردم حضور داشت و واژههایی را که مردم زمزمه میکردند در اشعارش استفاده میکرد مثل:الله اکبر، خمینی رهبر یا خمینیای امام و یا الله یا الله. مردم هم با شعر او عجین شده بودند و با مشتهای گره کرده همین واژهها را در اعتراضهایشان میگفتند.
خاطره بازی ایرانیها با اشعار سبزواری
گلریز که به گفته خودش 400 سروده سبزواری را در قالبهای مختلف آواز، سرود، مرثیه، آواز بدون ساز و یا با ساز خوانده است، در خصوص خاطره سازی اشعار مرحوم سبزواری میگوید: همه مردم با اشعار او خاطره دارند، خاطرات انقلاب و ادوار گذشته این کشور با اشعار او در ذهن مردم نقش میبندند؛ وقتی«خجسته باد این پیروزی» خوانده میشود همه یاد پیروزی خرمشهر میافتند و یا شعر «ای مجاهد،ای شهید مطهر» مجاهدتهای شهید مطهری را در اذهان زنده میکند و یا «این بانگ آزادی است کزخاوران خیزد»، سروده این شاعر 40 سال است از رادیو پخش میشود. کدام شاعر است که چنین در خاطره مردم ماندگار و ثبت شده است؟ او شاعری بود که از سوی امام پشتیبانی میشد و رهبر معظم انقلاب علاقه ویژهای به ایشان داشتند.
نظر شما